aaab

aaablog@sent.as

شنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۸۲
فرويد به وضوح زن رو جنس دوم ميدونه. اين مسئله خميرمايه ي تمام نوشته هاشه. مثلا وقتي چنين چيزي ميگه که "انسان هميشه در پس کامجويي ليبيدويي اش است، به خصوص زماني که با زنان ارتباط دارد" [اين جمله از اون نيست، هرچي به دهنم اومد نوشتم، ولي مثال کامليه]
نيچه هم همينطوره؛ و البته خودش هم روش تاکيد ميکنه.

مثال ديگه اي از اين نوع گرايش (منو به خاطر به ابتذال کشيدن بحث ببخشين) قرآنه. تو قرآن هم فضايي مشابه وجود داره و در اون زن به وضوح جنس دوم و کم ارزش به شمار مياد. منظور از انسان در اين کتاب مرده، مگر اينکه خلافش گفته بشه.

البته با وجود مخالفتم با تبعيض، برچسب زدن، قضاوت هاي کلي، ذات گرايي و امثال اونها، براي فرويد و نيچه ارزش زيادي قايلم.
ادامه ماجرا...