aaablog@sent.as
اون قدیما که تبادل اندیشه سخت بود، اندیشههایی که تبادل میشدن خیلی نابتر از اونیان که الان باید تحملش کنیم...
هر روز باید گوگل ریدر رو باز کرد و صدها مطلب جدید رو تو یه چشم به هم زدن رد کرد، به امید دیدن یه خط مطلبی که مزه بده... از همونایی که قدیم با هر روز باز کردن بیست سی تا وبلاگ حداقل یکی دوتاشو میشد پیدا کرد...
هر چیزی بگیر نگیر داره، حتی مردن! یه عدهای به یه دلیل کشته میشن، یکیشون معروف میشه و تبدیل میشه به سمبل، اونای دیگه هیچی... حتی ممکنه ننه بابای بعضیاشونم هنوز ندونن که بچهشون مرده...
آره، بگیر نگیر داره...
داشتم تو سایت خانه کتاب میگشتم و آمارهای نشر رو مرور میکردم؛ این اطلاعات رو در مورد میانگین تیراژ کتابها استخراج کردم:
سالهای 73 تا 82: حدود 5200 نسخه
سالهای 83 تا 87: حدود 4100 نسخه
سال 88: حدود 3000 نسخه