پنجشنبه، مرداد ۰۸، ۱۳۸۸
آره، خیلی کارا از رو ترسه. حالا یه سریهاش از رو ترسه، یه سریش از ترسِ ترسیدن. به هر حال ترسه... ترس....
چهارشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۸
طبق گزارشهای رسیده، هر هفته بالغ بر پنج مادر برای ساکت و متفرق کردن کودکان خردسال خود از گاز اشک آور استفاده میکنند. کارشناسان معتقدند که برای تحت کنترل بودن این مسئله، باید مدیریتی متمرکز بر آن اعمال شود.
کارشناسان همچنین میگویند که...
یه آدمی بود یه زمانی به یه دلایلی فکر کردم وبلاگش جالبه، گذشتمش تو گوگل ریدر. بعد یه مدتی پشیمون شدم و برداشتمش. آخه نوشتههاش یا بده و لج منو در میاره، یا حتی خوبه، ولی باز هم لج منو در میاره.
الان که این لعنتی تو گوگل ریدرم نیست، حداقل روزی دو سه نفر پنج شیش تا مطلبش رو شیر میکنن. این خودش یه بدی، یه بدی دیگه این که بین شیرهاشون تکراری هم زیاده. همه اینها یه طرف، یه چیز دیگه اینکه هروقت گوگل ریدر قراره گیر بکنه و خونده شدهها رو خونده نشده فرض کنه، میخوره به پست این آدم و باز مطالبش میاد تو لیست مطالب من! حتی رد کردن مطالبش هم لج منو در میاره.
کجا فرار کنم نمیدونم... بابا این حال منو به هم میزنه!!!
شنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۸
نمیدونم خبر دارین یا نه، و اگه خبر داشته باشین براتون اهمیتی هم داره یا نه؛ به هر حال فروشگاه بتهوون دوباره باز شد (خیابون سنایی، پلاک 23). امروز یه سر رفتم اونجا... یه صفحه و یه دیویدی خریدم... مزه داد.
خوب، عدهای دارن با فرستادن پستهایی که عنوانشون این چیزی باشه که میبینین، یه شبهه بمب گوگلی درست میکنن. منم که اهل شرکت کردن تو راهپیمایی نیستم، گفتم حداقل در این حد مشارکت کرده باشم...
جمعه، مرداد ۰۲، ۱۳۸۸
بله، میشه بهش گفت برخورد دیالکتیکی، ولی مشکل اینه که انقدر سعی کردین با فرضیات طرف مقابلتون بهش گیر بدین که یادتون رفته خودتون هم فرضیاتی داشتین!
در ضمن فراموش نکنین اونهایی که وسیله رو قربانی هدف کردن معمولا به "هدف" دیگهای رسیدن.
پنجشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۸
بالاخره بعد از گذشت چند سال،
گالری عکسهام رو تغییر دادم. هم بهروز شد و عکسهای جدید رو گذشتم توش، هم اینکه یه موتور درست و حسابی براش کار گذشتم و دینامیک شد. یه قسمت فتوگالری هم بهش اضافه کردم که بعد از این توش عکس خواهم گذشت. البته تمام عکسهایی که تو فتوگالریش خواهم گذشت عکسهای خودم نیست، هر عکسی به نظرم جالب بیاد میذارم اونجا. قسمت فتوگالری
فید هم داره که اگه دوست داشته باشین میتونین مشترکش بشین.
یکشنبه، تیر ۲۸، ۱۳۸۸
خیلی وقتا میشه که میگن فلان اتفاق بزرگِ نامطلوب با فقط یک اشتباه رخ داد. ولی اینطور نیست؛ هیچوقت یک اشتباه اتفاق بزرگی رو به وجود نمیاره؛ همیشه حداقل دو اشتباه وجود داره. دومیش همونیه که همه میبینن، و اولیش (که نمیبینن) ایجاد سیستمیه که با یه اشتباه دیگه، اتفاق نامطلوبِ بزرگی به وجود بیاره.
شنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۸
هروقت عده زیادی از مردم به مدت کافی با هم متحد باشن، معنی رایج چنتا واژه تغییر میکنه.
دیگه حالم داره از این ماجراها به هم میخوره! انگار هر خری بیاد با حکومت مخالفت کنه کل پروندش پاک میشه و یه دفعه همه مدافعش میشن، اون هم همه جانبه! حالا از موسوی و کروبی بگیر، یا بقیه اینایی که این مدت اسمشون اومد، تا آمریکا و انگلیس و ...
جمعه، تیر ۲۶، ۱۳۸۸
هیییی... روزگار...
توجه! هرگونه کپیبرداری از جمله بالا بدون اجازه کتبی پیگرد قانونی دارد.