aaab

aaablog@sent.as

یکشنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۱
فقط دو نفري که همراهم بودن 9 تا سيگار کشيدن، به اضافه ي دو تا سيگاري که اون آشناي قديمي که اتفاقي ديدمش کشيد، و سيگارهايي که ميزهاي بقلي ميکشيدن !
شوکا بيشتر از هميشه دودآلود بود، و من هم بيشتر از هميشه اونجا موندم. تا شرتم هم بوي سيگار گرفته، انقدر دود خوردم که دستام ميلرزيد ! اينطوري نميشه ...
ادامه ماجرا...