شنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۹
دیروز نیروی انتظامی ماشینم رو نگه داشت. گفت روسری دوستت افتاده بوده و میشه ماشینت رو بخوابونیم. قبل از اینکه من چیزی بگم گفت که "حالا یه جوری راضیمون کن، از صبح تا حالا دشت نکردیم". پول که خواستم بهش بدم گفت "حالا راضی باشیا...".