aaab

aaablog@sent.as

پنجشنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۲
مردم در گذشته هاي دور اعتقاد شديدي به قرباني کردن داشتن. براي اينکه چيزي رو محافظت کنن، قسمتي از اون رو به خدايان اهدا ميکردن تا باقيموندش توسط خدايان حفظ بشه. براي حفظ سلامتي خودشون هم اين کار رو ميکردن و از مهمترين چيزي که داشتن، يعني آلت تناسليشون قسمتي رو به خدايان اهدا ميکردن، و اين همون چيزيه که اسمش رو گذشتيم ختنه (هم براي دخترها و هم براي پسرها). اگر زماني هم به مشکلي جدي برميخوردن، قرباني هاشون رو تکرار ميکردن و مثلا بعضي از انگشت هاشون رو قطع ميکردن و به خدايان اهدا ميکردن.
اين جنبه ي فردي مسئله بود. در ابعاد اجتماعي هم اين مسئله وجود داشت، و اگه مشکلي براي قبيله پيش مي اومد از قرباني براي رفع مشکلاتشون استفاده ميکردن. تعدادي از زيباترين دختران و قويترين مردان رو قرباني ميکردن (به خدايان اهدا ميکردن) تا بقيه ي مردم قبيله از طرف خدايان حفظ بشن.

ربط زيادي نداشت، ولي داشتم فکر ميکردم که تو روابط اجتماعي امروزي آدما چطوري مجبورن بعضي چيزهاشون رو قرباني جامعه شون کنن تا بقيش از طرف جامعه محافظت بشه !
ادامه ماجرا...