aaab

aaablog@sent.as

چهارشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۲
بعضي وقتا متوجه شدم که تصميم گيريهاي من توسط يه سري احساسات انجام شدن. اون احساس رو تجزيه و تحليل کردم، و ديدم که به يه سري تجربه ي فراموش شده برميگردن. اتفاقاتي که نتيجه ي اعمال شده توسط اون احساس رو ميدادن (به طور کمابيش منطقي) ولي به مرور زمان فراموششون کردم، و تنها چيزي که براي من باقي مونده نتيجه ي اونهاست که در احساس من رسوب کرده.
ادامه ماجرا...