aaab

aaablog@sent.as

سه‌شنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۸۲
اين آهنگ خاطرات سنگين و پيچيده اي رو برام زنده ميکنه؛ سه چهار روزي که به سرعت گذشت، ثانيه به ثانيه، با اوج گرفتن بعضي ناگفته ها. با اينکه هنوز يکي دو فصل بيشتر ازش نگذشته، ولي به نظرم خيلي دور مياد، درست مثل همون موقع؛ دورِ دورِ دور.
مسئله اينه که بايد معامله کرد. چيزهايي رو ميدي، چيزهايي هم ميگيري. دادنِ چيزها هميشه ترسناکه، حتا اگه گرفتنيها خيلي عالي باشن.
ادامه ماجرا...