aaab

aaablog@sent.as

شنبه، تیر ۲۸، ۱۳۸۲
يادش بخير. هميشه وقتي ميومد سر کلاس، يه نيم ساعتي در مورد اينکه چقدر اون سال براي تموم کردن درس وقت کم داريم حرف ميزد.
رئيس جديد من هم عادت داره هر بار برام بيست دقيقه در مورد اينکه چقدر کار ريخته سرش و وقت براي چيز ديگه اي نداره حرف ميزنه.
ادامه ماجرا...