aaab

aaablog@sent.as

یکشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۸۲
امروز روز جالبي بود. يه خانم عکس دوستي از سوئد اومده بود و ميگفت که اونجا هر هفته برنامه هاي موزه ي عکس رو دنبال ميکرده و با قاطعيت ميگفت که کارهاي من با بهترين کارهاي اونجا برابري ميکنه. خوب، طبيعيه که من خوشم اومد.
بعد از اون اينکه دو تا کار هم فروش رفت، که اين هم پديده ي فرخنده ايه.
در نهايت اين که تعداد زيادي دوست ديده و ناديده رو ديدم و از ديدنشون خوشحال شدم.
بعد، احتمالا چيزهاي ديگه اي هم بوده که يادم نمياد !
ادامه ماجرا...