aaab

aaablog@sent.as

پنجشنبه، تیر ۰۵، ۱۳۸۲
خوب، نمایشگاهم تموم شد. خیلی زود گذشت، خیلی. سختیهای زیادی داشت. به طور کل این نمایشگاه فشارهای زیادی برای من داشت که دلیلش رو هم هیچکدوم شما نخواهید فهمید. ولی در کنار تمام این چیزهاش، جالب بود. چیزهای زیادی فهمیدم که بعضیهاشو براتون مینویسم. به زودی کارهامو برای یه نمایش دو هفته ای دیگه میبرم کافه عکس و ...
دیدن شماها هم برام خیلی جالب بود. هرچند که این روزها اصلا تمرکز نداشتم و نتونستم اونطور که میخواستم باهاتون آشنا بشم. میمونه برای فرصت های بعدی.
حالا برم بخوابم که احتمالا فردا میخوایم بریم قله ی توچال (:

این هم عکس گالری خالی و کارهای عزیز من که گوشه ی اونجا جمع شدن :




ادامه ماجرا...