aaab

aaablog@sent.as

دوشنبه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۲
دلم تنگ شده براي اينکه خسته و تنها برم موزه، يه نيگاهي به کارها بندازم، و يه نگاه بي هدف به آدماي مختلفي که اومدن اونجا. برم تو تريا بشينم، صداهاي اطرافمو خوب نشنوم، کاغذ و مداد بردارم و بدون اينکه فکر کنم طرح بزنم و تو تمام اين مدت مملو از احساس باشم، احساس عجيبي که حتا نميتونم بگم خوش آينده يا نه.
ادامه ماجرا...