aaab

aaablog@sent.as

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۲
خیلی خسته شدم، این چند هفته خیلی کار کردم. بازده ام هم اومده پایین، و نمیتونم استراحت کنم. فکر نکنم راه حلی داشته باشم. مدتی هم هست که مطالعم کم شده، یعنی تمایلی به کتاب خوندن ندارم، اون هم پیش از هر چیز عجیبه. این کارایی هم که میکنم علاوه بر خسته کردن، خیلی هم ذهنم رو مشغول میکنن، و باعث خستگی مضاعف میشن. در کنار تمام این چیزا مریض هم شدم و گذشته از پنیسیلینی که زدم و آنتی بیوتیک هایی که میخورم، دو روزه که صدام به زحمت در میاد.

با تمام اینها، میشه گفت هنوز بد نیستم (: فردا آخرین روز نمایشگاه مجسمه های شوهر خواهر یکی از قدیمیترین دوستامه، خیلی دلم میخواد وقت کنم برم ببینم. خودش دوست خیلی خوبیه، خواهرش هم دختر خیلی خیلی نازنینیه، و شوهرش هم به نظر جالب میاد. تو گالری لاله هست، اگه خواستین شماها هم برین ببینین.
ادامه ماجرا...