aaab

aaablog@sent.as

پنجشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۱
فرض کن وقتي يه سري عکس گرفتي و مياي خونه ميريزيشون تو کامپيوتر، يه عکس عجيب ميبيني که هيچوقت اونو ننداختي. اول فکر ميکني يه عکسيه که سياه شده، ولي بعد توش چهره ي يه نفر رو تشخيص ميدي که انگار داره از درد فرياد ميکشه ... از اين ماجرا ميگذره، ولي دفعه ي بعد هم بين عکسها، چهره ي همون مرد رو ميبيني که باز هم داره فرياد وحشتناکي ميکشه، و توي عکس هاي بعد همينطور داره جون ميکنه ... و يه شب از خواب ميپري و اونو روبروت ميبيني.

کلا اگه چنين اتفاقي بيفته، من که ميترسم.
ادامه ماجرا...