aaab

aaablog@sent.as

جمعه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۱
اين پايين بين کارگرها دعوا شده بود. حالا بگذريم از بيل و کلنگ و پاره آجرهايي که رد و بدل ميشد. من يه گوشه حرکت خيلي جالبي ديدم که هنوز تو فکرشم ! يکي از کارگرها که ميخواست به گروه مقابل حمله کنه، يه آجر ديد، رفت جلو، با کلنگ زد نصفش کرد، و بعد اون دوتا نصفه رو به طرف مقابل پرت کرد !

واقعا تحت تاثير قرار گرفتم که اون چطور تو اون موقعيت هيجاني اينطور معقول عمل کرد <:
ادامه ماجرا...