aaab

aaablog@sent.as

پنجشنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۱
الان يکي از بچه هاي قديميمون زنگ زد تا باهام يه مصاحبه ي کوتاه تلفني در مورد فعاليتهاي دانشجويي بکنه. ظاهرا ميخوان اون رو همراه با چهار پنج تا گفتگوي مشابه تو اين شمارشون چاپ کنن.

کلا اين چند سال به نظر من مياد که يه کم فعاليتهاي دانشجويي کم شده. يه علتش ممکنه تغيير نسل هاي جديد دانشگاه باشه. الان بچه ها انقدر از سالهاي پايين دبيرستان به فکر کنکور هستن و درساشون زياده که وقت هيچ کار با ارزش ديگه اي رو ندارن، در حالي که ماها مهمترين کارهامون رو از دبيرستان شروع کرديم. از طرف ديگه، کلا به نظر مياد که يه کم علاقه منديهاي بچه ها هم تغيير کرده و نسل هاي جديد به چيزهايي بيشتر توجه ميکنن که از نظر قديميها (البته از نظر قديميها) سطحي تره؛ به خاطر اين دو دليل ممکنه باشه که انگيزه ي زيادي براي فعاليتهاي فوق برنامه ندارن.

از طرف ديگه، به نظر من يکي از مهمترين دلايل شرکت بچه ها تو فعاليتهاي جانبي، اين بود که يگانه راه براي کنار هم قرار گرفتن دخترها و پسرها بود، چون اون موقع محيط دانشگاه خيلي بسته تر از الان بود. عملا وقتي کسي وارد يکي از گروه ها ميشد، اين امکان رو داشت که با جنس مخالفش همراه بشه. ولي الان که جو دانشگاه آزادتر شده، عملا دخترها و پسرها به راحتي ميتونن با هم معاشرت کنن، تو محوطه دو نفري يا چند نفري بشينن و گل بگن گل بشنون. در نتيجه اين دليل خيلي مهم شرکت افراد در تشکل ها هم از بين ميره.
ادامه ماجرا...