aaab

aaablog@sent.as

شنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۱
چند روز پيش هوس راخمانينف کردم. پارسالا نصف سي دي mp3 راخمانينوف با هزار جون کندن گير آورده بودم، که اون رو گذشتم گوش کنم. کلي هم داشتم به به و چه چه ميکردم که اين راخمانينف واقعا چقدر آهنگاي قشنگي داره، که يه دفعه اي ديدم آهنگ آشناي زنبور عسل کرساکف اومد ! رفتم چک کردم ديدم که بله، بين آهنگاي راخمانينفه. بعد اين فکر آزار دهنده به ذهنم اومد که حالا من اين يکي رو ميشناختم، از کجا معلوم بقيه ي آهنگا واقعا مال خود راخمانينف باشه ؟!
آدم همينطوري تبديل ميشه به يه شکاک محض ...

چند سال پيش يه جايي بود که mp3 ميفروخت. زنگ زدم بهش و پرسيدم کاراي کلاسيک چيا داره. حالا بگذريم که بعضيها به هرچيز بي کلامي ميگن کلاسيک. بعد از اينکه حاليش شد منظورم از کلاسيک چيه، گفت که يه CD کامل موزارت داره. من هم کيف کردم و CD رو سفارش دادم، هرچند که گرون بود.
بعد از اينکه گوش دادم ديدم که به به ...
مرتيکه ي کلاه بردار ورداشته بود يه سي دي کالکشن کلاسيک رو تمام اسماشونو عوض کرده بود و گذشته بود موزارت، و به من فروخته بود ! حالا بگذريم که سبکاشون از زمين تا آسمون فرق ميکنه و آدم سريع ميفهمه اينا مال يه نفر نيستن، ولي از اون هم که بگذريم، اين انتظار داره آدم چهار فصل رو گوش کنه و فکر کنه مال موزارته ؟!
ادامه ماجرا...