aaab

aaablog@sent.as

سه‌شنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۱
http://ajab.blogspot.com/
يه وبلاگ ديدم به اسم عجب که موضوع اصليش نقد دين، خصوصا اسلام بود.
البته راستش من مطالب رو نخوندم، چون فعلا حوصله ي اين چيزا رو ندارم، ولي خواستم معرفيش کنم.

موقعي که داشتم مطالبش رو يه نيگاهي مينداختم، ديدم که باز حرف خداپرستي انيشتين شده بود. دلم نميخواد چيزي در اين مورد بنويسم، چون اگه شروع کنم بايد ساعتها بنويسم، ولي به طور خلاصه دو چيز ميخوام بگم. فرض کنيد انيشتين يا هر کس ديگه اي، به خدا اعتقاد داشته باشه يا نداشته باشه، اين با حقيقت چه ارتباطي داره ؟ فرض کنيد تمام موجودات زنده ي دنيا به چيزي اعتقاد داشته باشن يا نداشته باشن، با حقيقت چه ارتباطي داره ؟ فرض کنيد کسي در فيزيک شماره ي يک باشه، چه ارتباطي به درکش از هنر داره ؟ فرض کنيد کسي در هنر خيلي قوي باشه، چه ارتباطي به درکش از جهان داره ؟

مسئله ي دوم بنديه که ميخوام نقل کنم. نامه اي از انيشتين، به تاريخ 24 مارس 1954، که در کتاب Albert Einstein: The Human Side که توسط دانشگاه پرينستون چاپ شده اومده :

"آنچه در مورد اعتقادات ديني من خوانده ايد دروغ است، دروغي که به شکلي سازمان يافته تکرار شده است. من هيچگاه به خدايي شخصي اعتقاد نداشته ام، هيچگاه آن را مخفي نکرده ام، و بلکه با صراحت نيز بيان کرده ام."

"It was, of course, a lie what you read about my religious convictions, a lie which is being systematically repeated. I do not believe in a personal God and I have never denied this but have expressed it clearly"
ادامه ماجرا...