aaab

aaablog@sent.as

چهارشنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۱
تا حالا فکر کردين که اگه خودخواهي رو از ما آدما (يا اصلا از هر موجود زنده اي) بگيرن، چي ميشه ؟
وقتي مريض ميشيم و شروع ميکنيم به مداوا، داريم سعي ميکنيم تعداد بسيار بسيار زياي موجود ميکروسکوپي که دارن سعي ميکنن تو بدن ما به زندگيشون ادامه بدن رو قتل عام کنيم، يعني زندگي خودمون رو به اونها ترجيح داديم : خودخواهي !
وقتي روز چند بار غذا ميخوريم، از تکه ها بدن جانوران کشته شده اي استفاده ميکنيم که صرفا براي سير شدن ما کشته شدن، يعني زندگي خودمون رو به زندگي اونها ترجيح داديم : خودخواهي !
وقتي به کسي ابراز علاقه ميکنيم : خودخواهي !
وقتي براي کسي کاري انجام ميديم هم خودآگاه يا ناخودآگاه به خاطر جبران شدنش اين کار رو ميکنيم٠ مثلا شايد وقتي که اون روز دسته کليد اونو پيدا کردم و بري اينکه بدمش بهش کلي دنبالش دويدم، به اين فکر نکردم که اون يه روزي جبرانش ميکنه، ولي در ناخودآگاهم اينطور گذشته که من بايد اين کار رو بکنم، تا بقيه هم اين کار رو در مورد من بکنن٠ يعني يه جوري مسئله رو به خودم برميگردونم : خودخواهي٠
توجه کردين که تمام اديان بدون استثنا از طريق حس خودخواهي افراد رو وادار به انجام کارها ميکنن ؟ مثلا براي اينکه طرف رو وادار به انجام فلان کار کنن، يا ميگن که انجامش باعث ميشه که بري بهشت، يا ميگن انجام ندادنش باعث ميشه بري جهنم٠ يه کاري ميکنن که همه چيز به خود طرف برگرده، و اون هم بتونه از طريق سنجش خودخواهانه مسير زندگيشون انتخاب کنه٠ مکاتب سکولار هم معمولا همين کار رو ميکنن٠ يعني اگه مکتبي مسايل رو به "خود" برنگردونه اون رو ناقص ميدونن٠ مثلا ميگه که فرد جزئي از جمعه، پس اگه تو اون کار رو بکني، بقيه هم کار تو رو ميکنن و تو سود ميبيني٠

همه ي زندگي ما رو خودخواهي شکل داده ؟
ادامه ماجرا...