aaab

aaablog@sent.as

جمعه، شهریور ۱۵، ۱۳۸۱
چند روزه که فقط موتزارت گوش کردم. عالیه ... هیچ آهنگ دیگه ای دوست ندارم گوش کنم. مثل اون موقعی که فقط ویوالدی گوش میکردم، و اون مدتی که فقط شوبرت گوش میکردم. ولی این یه جوریه، با بقیه یه فرق مهم داره، اینکه من حتا متوجه نمیشم که دارم گوش میکنمش. اگه نباشه نبودنش رو میفهمم، ولی بودنش رو نمیفهمم، تنها اثر لطیف و ملایمی روی ذهنم داره. موتزارت ناخودآگاه منو جلب میکنه.

دیدین چقدر ادبی نوشتم ؟ <:
فقط ظاهرش بود. آخه الان داشتم یه رمان میخوندم. من رمان نمیخونم، خیلی بهم اصرار کرد که اینو بخونم. خوب، منم یه کم تحت تاثیر قرار گرفتم دیگه ... ولی راست میگم، رابطه ی بین من و موتزارت اونطوریه که تصویر کردم.
ادامه ماجرا...