aaab

aaablog@sent.as

پنجشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۱
دیشب گرم بودم نفهمیدم. الان که فکر میکنم میبینم چه اراجیفی به خوردم دادن و من هم باهاشون برخورد نکردم !
وای وای وای ...
نمیتونم براتون بگم. هرچی فکر میکنم از کجا شروع به گفتن بکنم به جایی نمیرسم. همش چرت و پرت بود ! کاش بهش میگفتم. کاش یه فرصتی بود و میتونستم باهاش حسابی بحث کنم، اون هم یه بحث خونین.
ادامه ماجرا...