aaab

aaablog@sent.as

چهارشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۱
یکی از کارای کانسپت نمایشگاه، یه اتاق اعتراف بود. بد نبود. رفتم توش و دفترشو ورق زدم. هر کسی یه چیزی نوشته بود. خیلیا تجربیات سکسیشون رو نوشته بودن و باقی مونده هم از عشق و اینطور جفنگیات. تنها چیزی که تونستم از وجودم الهام بگیرم و بنویسم این بود :
زندگی انکاریست بزرگ.
ادامه ماجرا...