aaab

aaablog@sent.as

پنجشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۱
تنها كار درست و حسابي اي كه اينجا بهم واگذار شده بود پله ها بودن. تهيه ي نقشه هاي اجرايي پله ها، كه جزئيات نداشتن. چند روز كار كردم و تموم شدن. مثل اينكه ديروز ظهر كه من ديگه رفته بودم، شروع كرده بودن به ساختنشون و امروز اولين طبقه رو نصب كرده بودن. همه چيز خوب بود، ولي فاصله ي برش يكي از تيرا زياد بود و بعد از خم كردن دو سه سانت باز مونده بود ! آخرش هم اشتباه حساب كردم ...
كسي چيزي بهم نگفت، ولي خودم خجالت كشيدم <:
ادامه ماجرا...