aaab

aaablog@sent.as

یکشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۸۱
یعد از حدود ده روز که به شدت بی پول بودم، بالاخره یه جونی گرفتم. خیلی خوبه ها ! آدم تو کیف پولش پول داشته باشه.
الان رفتم بخیه ی دندونم رو کشیدم، برگشتنه یه کتاب خریدم (حقیقت و زیبایی بابک احمدی. از وقتی در اومده بود میخواستم بخرمش که نشده بود) و دو بسته شکلات هم خریدم و یه کمش رو هم تو راه خوردم و "به زندگی آری گفتم" (:
ادامه ماجرا...