aaab

aaablog@sent.as

یکشنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۱
وقتي فهميدم كه دندون عقلم بايد جراحي بشه حسابي شكه شدم !
واقعا وحشتناكه. اين دندونا ديگه واقعا دارن روزگارمو سياه ميكنن ...
خونه كه رسيدم، يه چيزي ديدم كه بيشتر از اون منو شوكه كرد !
يه مقاله تو روزنامه ي همشهري.
اين پايين متنيه كه براي روزنامه نوشتم و الان براشون فرستادم. آخرش هم اسمم رو با عنوان "دكتر" اوردم كه بيشتر جدي بگيرنم (;

مسئول[ين] محترم بخش "جهان فرهنگ" روزنامه ي همشهري؛

"دكارت بنيانگذار شك"

وقتي به طور اتفاقي چنين عنواني را در روزنامه ي شما ديدم، خشكم زد ! هنوز هم نمي توانم باور كنم كه چنين چيزي در يك رسانه ي كشور چاپ شده باشد.
گراميان : دكارت در فلسفه پيروي مشربي كاملا ضد-شكاكيت بود، و روشي كه در پيش گرفته بود براي زمين زدن آن بود. آنچه شك دكارتي خوانده ميشود، در عنوان كلي تر شك دستوري، يا شك روشي ناميده مي شود، كه نشان دهنده ي ابزاري بودن آن روش است. او سعي كرد از شك بر ضد شك استفاده كند، و نه تنها دلبستگي به شكاكيت نداشت، كه با آن مخالف نيز بود. از اين گذشته، حتا اگر دكارت شكاك هم مي بود، باز نمي توانستيم او را بنيانگذار شك بناميم (هنوز با يادآوري آن عنوان تنم مي لرزد !)، چرا كه مشرب شكاكيت (Scepticism) قرنها پيش از وي به طور كاملا جدي و جا افتاده وجود داشته و در فلسفه مطرح بوده است.

اميدوارم با يادآوري اين مطلب و چاپ اصلاحيه، اين اشتباه بزرگ را جبران كنيد، زيرا كه در قبال چاپ اين مطلب مسئول هستيد.
ادامه ماجرا...